بهمن آبادخبر

ساخت وبلاگ
بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 37 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1402 ساعت: 21:34

سلام علیکمسلام های نماز همه جا و همه کس را در بر می گیرد و به قولی هیچکس را از قلم نمی اندازدسلام های نماز سلام معمولی و ساده نیستند زیرا سلام دهنده را به انبیا و اولیا و مؤمنان و بندگان شایسته خدا و حتی به شخصِ سلام کننده پیوند می دهدسلام های نماز آشتی دهنده هم هستند حتی آشتی با خود!سلام های نماز یک جانبه و یک سو نیستند که نمازگزار در سومین سلام،نظر می کند به سمت چپ و راست خوددر باره سلام سوم فرموده اند: سلام سوم نماز برای کسانی است که در سمت چپ او و دو ملک موکل اوست البته .دیدگاه های دیگری هم وجود دارد که به اهلش وا می گذاریم.سلام یعنی جوشش چشمه ی محبت و عشق و شادیسلام یعنی تو را من دوست می دارمسلام تنها کلید ابراز الفت و دوستی و بر قراریِ ارتباط و ورود به قلب هاست.سلام یکی دیگر از آداب اسلامی استدر اهمیت سلام همین بس که خداوند بر پیامبران (ص) سلام می کنندجایگاه سلام در اسلام به قدری اهمیت دارد که فرشتگان نیز بر مؤمنان در وقت جان دادن و بر اهل بهشت و اهل بهشت بر یکدیگر سلام می کنندسلام شناسنامه و نماد مسلمانی هم هست.سلام کننده وقتی از ثواب هفتاد حسنه بر خوردار می شود که سلام او از روی ریا و تمسخر و ترس نباشد هر کاری که تنها برای رضای خلق و راضی کردنِ دلِ خود باشد نزد خالق بی اعتبار است...ادامه دارد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1402 ساعت: 21:34

سلام علیکمسلام عامل پیوند محبت و دوستی و آشتی استدو خاطره از دوران کودکی؛حال که قلم به سوی جایگاه و ارزش و اهمیت سلام چرخید می خواهم به دو خاطره ای اشاره کنم که هم اکنون ذهنم را قلقلک دادنددر یکی از روزهای تابستان مرحوم حسین رضاقلی (پدر خدابیامرز اسدالله حسین) تنهای تنها درِ قلعه نشسته بود آن زمان حدود 6 یا 7 ساله بودم که به ایشان سلام کردم مرحوم به محض شنیدن سلامِ کودکانه ام جواب گرم و بهتری دادند و بی درنگ دست به سینه و تمام قد به نشانه ی احترام به یک کودک 6-7 ساله بر خاستند من هم تقلید وار گفتم بفرمایید شاید مرحوم با این عمل ماندگارشان می خواستند معلم آن روز بنده باشند تا هم بیاموزم و هم رفتار خوب شان در خاطرم حک شود تا به این بهانه یادشان را گرامی بدارم که گفته اند اگر به یاد کسی هستیم این هنر اوست نه هنر ماروحش شاددومین خاطره بر می گردد به همسایه ی دیوار به دیوارمان مرحوم حاج محمد علی حاج ابوالقلسم (پدر گرامی حاج عباس آقا و آقا موسی) ایشان در حالی که چادر شب علف را بر پشت الاغ گذاشته بودند و از صحرا به خانه بر می گشتند طبق معمول و رسم زمان، خودشان نیز سواره بودند به درِ قلعه که رسیدند به محض ملاحظه ی حضور چند نفر از همسایه ها ابتدا با صدای بلند سلام کردند و سپس چون پیاده شدن در آن شرایط برایشان ممکن نبود چندین بار با صدای رسا واژه معذور ،معذور،معذور را به کار بردند معذور همان پوزش و معذرت خواهی است یعنی چون در چنین وضعی نمی توانم پیاده شوم معذورم و عذرم را بپذیرید نکته اینجاست که سواره عبور کردن از کنار افراد نشسته و غیر سوار را خلاف ادب می دانستند روحش شادبعدها که بزرگتر شدم خیلی ها را می دیدم در چنین شرایطی معذور می گفتند که اوج رعایت آداب و ادب بود.لطفا"مردان و زنان بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1402 ساعت: 21:34

چقدر راحت و بی آنکه از حال و روز و باطن زندگی دیگران با خبر باشیم سوار بر مرکب قضاوت و تهمت و غیبت می شویم و می تازیم شاید دلیل عمده اش این باشد که قضاوت کردنِ دیگران و غیبت کردن و تهمت به این آن آسان و ارزان است! چنین گناهانی در عالم سیاست بدیهی است ولی این اتفاق وقتی غم انگیز می شود که فرد در قبای مذهب و از نگاه دین به قضاوت دیگران می نشیند و به راحتی کوله بار دشمن فرضی را پر از تهمت می کند این سخن (به قول کلیله و دمنه) بدان آوردم که روز گذشته بنده خدایی از ظلمی که به او رفته بود شکایت داشت حتی پرسید از دست یک آدم هتاک و بد زبان و تهمت زننده جز مقابله به مثل چه می توان کرد؟در جواب گفتم هر گز در پیِ انتقام و حتی پاسخ دهی مباش که او تو را به اندازه خودش پست و پایین می آورد وی می خواهد با تو در افتد تا از شهرت و خوشنامی تو بهره برده و به شهرت برسدوقتی از جورج فورمن پرسیدند تو که در حد محمد علی کلی نبودی چرا با او مسابقه دادی؟ گفت هدف من به شهرت رسیدن بود که از نام و مسابقه دادن با محمد علی به آن رسیدم.مده پاسخ به گفتار سفیهان همان بهتر به خاموشی بکوشی مگر نشنیده ای این نکته ی نغز جواب ابلهان باشد خموشی؟خدا رو شکر دلش با گفته هایم آرام گرفت به ویژه وقتی تأکید کردم در ادبیات و آموزه های دینی ما انتقام گرفتن چندان جایگاهی ندارد بلکه سفارش شده برای طرف مقابل دعا کنید (همان کاری که حضرت مالک اشتر با شخص هتاک کرد)پس بهتر است برای او دعا کنی و از خداوند تمنا کنی تو را از انسان های منفی و شر شیطان و شر همسایه مزاحم,و شر حسود و حسودانو شر بدخواهانو شر دوست بدو شر ریا کارو...محافظت فرماید...ادامه دارد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 15 آبان 1402 ساعت: 17:24

و نقل یک حکایتضرب المثلی است که می گویند از روباه پرسیدند شاهدت کیست گفت دمبم(دمم) حالا حکایت تهمت زننده است که وقتی به او گفته می شود حرفی که می زنی تهمت تلقی می شود می گوید: من با همین دو تا گوش خودم شنیدم!یا من با همین دو تا چشمان خودم دیدمو یا از یک آدم درست و حسابی شنیدمقضاوت های نادرست در باره دیگران از همین واژه ها شکل می گیرند ،قضاوت هایی که ممکن است آبرو و حیثیت یک یا چند انسانِ شریف را لکه دار کند شاید نمی دانیم ریز شدن در رفتار و کردار و آمد و رفت و طرز فکر و باور و اعتقاد و چگونه زیستن و داشتن یا نداشتن و فقر و غنیِ دیگران ،فضولی و تجسس (ولا تجسسو) و گناه است و او روز قیامت باید به دلیل تهمت و غیبت و تجسس و بد گمانی،بار گناه دیگری را بر دوش کشدحکایت؛روزی مردی رفت نزد عارف بزرگ گفت؛چند ماهی است در فلان محل خانه ای گرفته ام روبروی خانه ما مادر و دختری زندگی می کنند که هرروز و گاه نيز شب مردان متفاوتى آنجا رفت و آمد دارند بگونه ای که تحمل این وضع برای من دشوار شده!عارف گفت: شايد اقوام باشند؛مرد گفت: نه من هرروز از پنجره نگاه ميکنم گاه بيش از ده نفر متفاوت مي آیند و بعد از ساعتى ميروند.عارف گفت: کیسه ای تهیه کن به تعداد آدم هایی که وارد آن خانه می شوند سنگ داخل آن بینداز و بعد از چندماه کیسه با سنگ هایش را برایم بیاور تا گناهان آن ها را وزن و سنجش کنم.مرد با خوشحالی پذیرفت اما وقتی بعد از چند ماه خواست کیسه را نزد عارف ببرد سنگین بود به عارف گفت:کیسه خیلی سنگین شده اگر امکان دارد شما تشریف بیاورید!عارف فرمود: يک کيسه سنگ را تا کوچه ى من نمی توانی حمل کنی پس چگونه ميخواهى با بار سنگين گناه، نزد خداوند بروى؟ حال برو به تعداد سنگها از همه ی آن ها حلاليت بطلب و اس بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 15 آبان 1402 ساعت: 17:24

خودمان یا خوشایند دیگران؟برای دوستدار شدن و این که دوست مان بدارند به هر دری می زنیم در گام اول و بدترین قدم راضی نگهداشتن همه است کاری نشدنی و عبث و بیهوده که جز خسران و ضرر هیچ عایدی نداردکسی که می خواهد همه را راضی نگهدارد ناگزیر باید نقش یک انسان مهربان و با محبت و منصف را بازی کند به عبارتی با کنار گذاشتن دلخوشی ها و آرزوها و خواسته های خودش مطابق میل دیگران رفتار کند و چون مدام به دنبال تأیید دیگران است اگر طردش کنند و یا مورد تأیید قرار نگیرد و یا دیدگاه و نظرش را مردود بدانند به شدت آشفته می شود این در حالی است که بر عکس اگر ما را همه دوست داشته باشند و گل بی عیب مان بدانند یک جای کارمان اشکال داردشایسته نیست انسان در جهت خوشایند دیگران از وقت و مال و دلخوشی هایش مایه بگذارد کسی که مدام تلاش می کند مردم به او مهر بورزند و تمجیدش کنند و مورد تحسین قرارش دهند بی تردید کوله بارش پر است از کمبودهای دوران کودکی و خانوادگی و خود تحقیری که می خواهد از سنگینیِ بارش بکاهد اما نمی داند راهش راضی نگهداشتن همه ی مردم نیست باید بپذیریم تنها گداییِ بی برکت همان گداییِ محبت دیگران است که ما ناگزیریم باب میل آن ها بپوشیم و بگوییم و بخوریم و زندگی کنیماصلا" این دیگران کیستند و چیستند که باید زنگ ساعت مان به وقت آن ها کوک شود و وقت و فکر و زندگی خوب و عادی خودمان را برای رضای آن ها قربانی کنیم؟کسی که قدر چهار فصلِ زندگی اش را بداند هیچ فصلش را خط خطی و خراب نمی کند...ادامه دارد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 34 تاريخ : دوشنبه 15 آبان 1402 ساعت: 17:24

بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 55 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1402 ساعت: 22:40

از هیچکس دلگیر نمی شوم الا از خودم!دلگیرم از خودم که رایگان مزرعه دلم را در اختیارِ شیطان قرار دادمدلگیرم از خودم که برای رضای خلق خالقم را کنار زدمدلگیرم از خودم که در مسیر نا شناخته گام بر داشتم و سر از ناکجا آباد و نه بهمن آباد در آوردمدلگیرم از خودم که یک عمر به دروغ گفتم خدایا تنها تو را می پرستم و فقط از تو کمک می خواهمدلگیرم از خودم که زبانی هدایت را از خدا خواستم و در عمل به گفته مخلوقش عمل کردم و راه خودم را رفتمدلگیرم از خودم که توکل بر خدا کردم ولی در ادامه ، وکالت شیطان را ترجیح دادمدلگیرم از خودم که علم آموختم ولی ادب نیاموختمدلگیرم از خودم که در جهت کسب علم کوشیدم ولی در مسیر آدم شدن قدم بر نداشتمدلگیرم از خودم که فرمایش پیامبر اعظم (ص) را نادیده گرفتم که فرمودند: ای پسر مسعود! از کسانی که مردم را به نیکی راهنمایی کرده و به نیکی فرمان می‌دهند ولی خودشان از آن نیکی غافلند، مباش!دلگیرم از خودم که کوچکترین خدمتم را با بزرگترین منت باطل کردمدلگیرم از خودم که اجر کار اندکم را با بزرگ جلوه دادن ضایع کردمدلگیرم از خودم که پیمان ها گسستم و عهدها شکستم (در عهده نامه مالک آمده؛ مالک از سه چیز بر حذر باش؛ نسبت به آنچه برای جامعه انجام میدهی منتی نگذار، و نسبت به انچه انجام داده ای بزرگ نمایی مکن ، و درباره وعده هایت خُلف وعده نکن)دلگیرم از خودم وقتی بی تفاوت هستم نسبت به صدای بلند ظالم که شنیده می شود وفریادهای کوتاهِ حق طلبانه مظلوم که شنیده نمی شود.دلگیم و سخت دلگیرم از خودم...ادامه دارد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 49 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1402 ساعت: 22:40

از تو نه از خودم دلگیرمدلگیرم که روز شمارِ همه چیز بودم به جز از دست رفتن جوانی امدلگیرم که که قیمت هر چیزی را دانستم جز قیمت عمرم رادلگیرم که نفهمیدم دعای بی تلاش معاش ندارددلگیرم که همه ی تنبلی و کاهلی و ندانم کاری هایم را به گردن این و آن انداختمدلگیرم که در هر شکست های به جز خودم همه را مقصر دانستمدلگیرم که تفاوت هدایت و راهنمایی را نفهمیدمدلگیرم که نفهمیدم هدایت را نه زبانی که قلبی باید از خدا خواستدلگیرم از خودم که اعمال و رفتارم را به رضایت خلق گره زدم.دلگیرم از خودم که روزی را از خالق گرفتم و شکر مخلوق کردمدلگیرم که آنچه دلم خواست همان کردم و آنچه خدا خواست نکردمدلگیرم از خودم که زبانی از خدا روزی طلب کردم ولی قلب و نگاهم به دستان خلق بوددلگیرم از خودم که ردای ریب و ریا بر قامتم سنگینی نکرددلگیرم از خودم که خفتگان در قبور را بیدار و خودم را همچنان خفته و در خواب می بینم.دلگیرم از خودم که نمی خواهم و حتی نمی توانم خودم باشم.دلگیرم از خودم که تلاش می کنم همه ی عالم و آدم با شاغول من اصلاح شونددلگیرم از خودم که هر گز آداب گفتگو با جوان را یاد نگرفتم...ادامه دارد بهمن آبادخبر...
ما را در سایت بهمن آبادخبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahmanabadkhabara بازدید : 51 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1402 ساعت: 22:40